ایرانِ من برای من مقدسترین مکان دنیاست و اگر قرار باشد دربارهی معماری صحبت کنم؛
در مورد معماری ایدهآلی که در ایران باید انجام شود میگویم. ایرانِ ما از چند جهت بسیار حائز اهمیت است؛
محیطزیست، فرهنگِ مردم ایران، سنتی که در زندگی بهکار بردهاند، شرایط جغرافیایی و…
همهی اینها در آن شکل از معماری که میخواهیم باید مد نظر قرار گیرند. اما چیزی که خیلی اهمیت دارد، موضوع پیشرفتِ علم است. فراموش نکنیم که معماری برای انسان انجام میشود و انسان خودش دائماً در حال تغییر و تحول و پیشرفت است. بهخصوص از لحاظ علمی!
بنابراین تکنولوژی و علمی که بهدست انسانِ امروزی و انسان فردا در حال توسعه است، باید مد نظر معمار باشد. ما نمیتوانیم با وجود تکنولوژیهای مدرنی که امروز در اختیار داریم به سمت سبک شاهعباس برویم! این کار، کاری عبث و بیهوده است. حتماً باید از تکنولوژی روز، نهایت استفاده را بکنیم.
حرف من این است که معماری با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و محیطزیست بهوجود میآید. هر ساختمانی باید با شرایط جغرافیایی خود منطبق باشد. اگر زمستان سردی داریم و سرما آزارمان میدهد و یا تابستانی داریم که از گرمای آن کلافهایم باید آن را در معماریمان لحاظ کنیم. محیطزیست، شرایط جغرافیایی، نور شدید آفتاب، همهی اینها در معماریمان دخالت مستقیم دارند. هم از نظر زیبایی و هم به لحاظ عملکردی. زیرا که معماری دو بال برای پرواز دارد. یکی عملکرد یا طرز ترکیب عواملی که کارکرد معماری را به راحتترین شکل فراهم میکند. و دوم زیبایی. این دو مورد بسیار حائز اهمیت هستند.
پس؛ همواره باید تلاش کنیم تا ضمن خلق زیبایی در معماری، نگاهی کاربردی به فرهنگ، سنتها، محیط زیست و شرایط اقلیمی هم داشته باشیم…
دهکدهی ماسوله؛ بر فراز کوهستانی در شمال ایران
این دهکده در عین حال که بر سینهی کوهی تکیه کرده، پنجرهها و بالکنها و دیوارهای سپیدفامش را رو به آفتاب عرضه میدارد. قسمی از فریبایی شادمانه از این دهکدهی فقیر اما محنتنازده پدیدار است.