به گزارش شایان آگاهان املاک : معماری معاصر را پدیدهای برآمده از آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن اروپا و دوره قاجار دانسته اند. معماری معاصر ابتدا در میان اشراف قاجاریه و به تدریج در میان مردمان عادی رایج شد.
عمده آثار خلقشده در این دوره صرفا تقلیدی از ظاهر بناها، تصاویر روی کارت پستالها و سفرنامه ها بوده است و ایرانیان آن دوره، آشنایی کمی با بنیانهای معماری و قواعد دقیق آن داشتهاند. ریشههای بومی معماری قاجار مهمترین علت این پدیده دانسته شده است.
توصیف بناهای معماری اروپایی در سفرنامه ها و ورود این ذهنیت “ایدهآل گرا” به معماری ایرانی، باعث رشد خلاقیت فضایی در معماری ایرانی شده و در مقایسه با معماری سنتی تا آن زمان، گشایش فضا و تنوع سبک همهگیرتر شد.
هرچند مسجد و مدرسه سپهسالار و مجلس شورایملی از جمله آثاری است که برای ساخت، به نخستین معمار تعلیمدیده ایرانی در اروپا، ممتحنالدوله واگذار شده بود، اما هم چنان تحول مهمی در «مدرنیزاسیون» معماری ایرانی دیده نمی شود.
تجدد طلبی و مدرنیته در معماری
ورود به دوران پهلوی اول که نخستین گامهای تجددطلبی با سرعت بیشتری برداشته شدند، باعث سرعت گرفتن حضور عناصر معماری اروپایی در ایران شد. در این دوره مصالح ساختمانی جدید از جمله بتن و فولاد و روشهای نوآورانه به سرعت جایگزین روشهای سنتی معماری ایرانی، ساروج و کاهگل شدند. مهمترین هدف این نوع معماری در آن زمان، تغییر روشهای ساخت وساز و ایجاد بناهایی به سبک معماری اروپایی در ایران ذکر شده است.
با تأسیس دانشکده هنرهای زیبای تهران، به سال ۱۳۱۹، رشته «معماری» به عنوان یکی از رشته های شاخه هنر در آن ایجاد و دانش آموختگان این رشته دنباله روی شیوه های معماری اروپایی شدند. گسترش ساخت و سازها و تغییر فرهنگ ساختمانسازی در ایران عامل دیگری بود که معماری ایرانی را به سرعت وارد دوره مدرنیته و تحول کرد.
در دوره پهلوی دوم، گرایش به واردات توسعه و همچنین رواج انبوه سازی در ایران، به خصوص در دهه های ۴۰ و ۵۰ شمسی، از مهمترین عوامل گرایش به معماری مدرن ذکر شده است.
سبک های معماری معاصر ایرانی
سبک ملی
پس از نخستین عقب نشینی های فرهنگی معماری ایرانی در برابر سبکهای غربی، در دوران پهلوی اول، سبک التقاطی جدیدی به نام سبک ملی پدیدار شد که از جمله سبک های معماری معاصر ایرانی است . این سبک ترکیبی از معماری نئوکلاسیک غربی با عناصر و موتیف های ایرانی بود. عمده بناهای اداری و ملی در دوران پهلوی اول با این سبک ساخته شده اند.
سبک شبه مدرنیستی
نماینده اصلی این گروه را “وارطان هوانسیان” دانسته اند که معتقد بود، همانند کشف حجاب، ساختمانهای ایرانی نیز باید از انحصار دیوارهای کوتاه و کاهگلی رهانیده و با استفاده از شیشه و آهن «حجاب» ساختمانهای ایرانی کشف شود. هر چند بعدها هوانسیان نیز نتوانست به سبک خودش وفادار بماند و عمده بناهای وی از “رنگ و بوی معماری سنتی ایرانی” تأثیر پذیرفتند.
سبک تاریخ گرا و بوم گرا
در بحبوحه کشمکش میان سنت و مدرنیته در جامعه ایران، حداقل دو سبک معماری از هم قابل تفکیک اند: یکی بسط و توسعه بی چون و چرای مکتب مدرن و دیگری گفتگو میان سنت و مدرنیسم. معماری مدرن در این دوره با دلبستگی به «تاریخ و تمدن ایرانی» فرم بومی پیدا می کند.
مهمترین چهره در جریان این معماری را هوشنگ سیحون دانسته اند که آثاری نظیر مقبره بوعلی سینا، آرامگاه نادر، خیام و کمال الملک را به یادگار گذاشته است.
معماری ایران پس از انقلاب اسلامی ایران
معماری معاصر ایران پس از انقلاب طیف وسیعتری از گرایشها و سبکها را شامل می شود که سعی در دستیابی به هویتی آزاد از مهمترین اهداف این دوره دانسته شده است.
سنت «اسلامی سازی» و جریان اصلاحات مذهبی سیاسی آن دوران، به معماری هم رنگ و بوی هویت اسلامی داده است. عمده ساختمانهای دولتی ساخته شده در این دوره متأثر از این نوع نگاه به معماری بوده اند.